مطالب کامل در مورد شیطان پرستی
 
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید با تشکر از اینکه وبلاگ من رو انتخاب کردید
پيوندها
نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





وبلاگی از تنهایی

.

وبلاگی از تنهایی




 

 شيطان از ماده “شطن” گرفته شده، و “شاطن” به معناى “خبيث و پست” آمده است، و شيطان به موجود رانده شده، سركش و متمرد اطلاق مى شود و به معنى روح شرير و دور از حق ، نيز آمده است.”شيطان” اسم عام (اسم جنس) است ، در حالى كه ابليس” اسم خاص (عَلَم) مى باشد، و به عبارت ديگر شيطان به هر موجود موذى و منحرف كننده و طاغى و سركش ، خواه انسانى يا غير انسانى مى گويند، ونام ابليس در باورهاي اسلامي شيطان,به معناي كسي كه ادم را فريب داده است.

شيطان در غالب تمدنها و ملتها به موجود موذى ووسوسه کننده به شر و بديها گفته مى شود، موجودى كه از راه راست بيزار و بر كنار بوده و همواره در صدد است از راه القا و نيرنگ و وسوسه مردم را به جان هم اندازد ولذا مدام در صدد آزار ديگران است ، موجودى كه سعى مى كند ايجاد دودستگى نمايد، و اختلاف و فساد به راه اندازد، و اينكه به ابليس هم شيطان اطلاق شده بخاطر فساد و شرارتى است كه در او وجود دارد.اما ابليس کلمه يا موجود مستقل ديگر نيست که جدا از شيطان باشد .کلمه اي من درآوردي است و همان شيطان است

شيطان معانى مختلفى دارد، كه يكى از مصداقهاى روشن آن دعوت انسان به خودخواهي و خودپرستي و ظلم و قتل و آزار و تجاوز به حقوق ديگران و.نفي حقوق ديگران و استبداد و خودرايي و…است و مصداق ديگر آن انسان‌هاى تبهکار و منحرف كننده است.

شيطان پرستي يکي از اعتقاداتي است که برخي به آن پيشينه هزاران ساله مي‌دهند و دليل آن را نيز پرستش هر موجود داراي قدرت توسط مردمان هزاران سال پيش و يا در نظر گرفتن دو خداي ضد هم يعني خداي خير و شر مي‌دانند.

شيطان پرستي دنيايي را ترسيم مي كند كه هيچ روزنه اميدي براي آن متصور نيست. به همين جهت شيطان پرستي را جهان تاريك مي‌گويند. شيطان پرستي حقيقتي را جستجو مي كند كه در اين جهان يافت نمي شود. خود كشي توجيهي اينگونه دارد ، ” اگر بپرسي چرا خودت را مي كشي ؟” پاسخ مي‌دهد: مي خواهم به حقيقت برسم و حقيقت در اين دنيا به دست نمي آيد. عمده ترين نشانه شيطان پرستي را در تجاوز و قتل به ويژه در تجاوز به كودكان و نوجوانان به همراه قتل آنان بايد ديد.

اين بحث شيطان پرستي، خلاصه اي از بحثي است كه از سايت جامعه شناسي ايران نقل مي کنيم که گردآوري و تحقيق آن توسط خانم مريم سعادتي انجام شده است.

 

شرح واژه ها و اصطلاحات

مسيحيان جودو : عرفان مسيحيت يهودي، کابالا( فرقه اي با تلفيق اديان يهوديت و مسيحيت البته با تحريفات فراوان ).

داسني : پيروان فرقه باستاني ايزدي که بعدها به يزيديان معروف شدند.

ملک طاووس : شيطان در فرقه يزيديه با اين نام ياد مي شود.

پنتاگرام : ستاره پنج پر که از مهمترين و قدرتمندترين و ماندگارترين سمبل ها در تاريخ بشر است.

زقوم : درختي در جهنم با ميوه اي بسيار تلخ که جهنميان از آن مي خورند.

 

تاريخچه شيطان پرستي

شايد عده اي شيطان پرستي را آئيني مدرن و نهايتا مربوط به قرن ۱۶ – ۱۵ ميلادي بدانند اما واقعيت چيز ديگريست. شايد بتوان تاريخچه شيطان پرستي را به قرون اوليه پيدايش آدمي نسبت داد. البته شواهد به دست آمده اين حرف را تصديق مي‌کند که شيطان پرستي در نواحي امريکاي لاتين، امريکاي جنوبي و افريقاي مرکزي به قرن ها قبل از ميلاد مسيح برمي‌گردد و قبايلي که آثاري از آنها باقي مانده است اين احاديث را تصديق مي‌کنند. در اکتشافات به دست آمده در امريکاي جنوبي يکي از قبايل اين قاره که اعتقاد بسياري به خوب و بد داشتند شيطان را پرستش مي‌کردند و حتي قرباني هايي را از انسان به شيطان هديه مي‌کردند که مکانهاي انجام مراسم قرباني هنوز وجود دارد و اجساد موميايي به دست آمده و نوع کشته شدن ها نشانگر قرباني شدن اين انسانها (که در آنها بيشتر زنان به چشم مي‌خورند) است. در افريقاي مرکزي و در دشتها و کويرهاي سوزان اين قاره نيز در قبايلي که معروفترين آن قبيله “اوکاچا” مي‌باشد، شيطان به عنوان قدرت مطلق زمين و آسمان و پديد آورنده آن و خداي خشم و نفرت پرستش مي‌شد و حتي قرباني هايي نيز در مواقع خاص به آن اهداء مي‌شد. ذکر اين نکته ضروري است که زمان قرباني کردن انسانها در برابر شيطان لحظه هاي خاصي بوده است.

تاريخچه شيطان پرستي به سالهاي بسيار دور بر مي‌گردد که بعدها اين آئين و سنت به صورتهاي ديگر نمود پيدا کرد که چيزهايي از گذشته چه با تحريف و چه بدون تحريف دست به دست در حال عبور همراه با زمان است. البته شيطان پرستي در زمان پيدايش زبان و خط و زمان مادها، سومريان، بابليان و … نيز ادامه داشت تا در قرون ۱۴ -۱۵ ميلادي شيطان پرستي نوين به وجود آمد.

 

مبدا شيطان پرستي

مبدا شيطان پرستي قديمي همانطور که گفته شد به قرون اوليه آدمي بر مي گردد. در زمانهاي قديم انسانها در برابر هر چيزي که قدرت مقابله با آن را نداشتند و از درک آن عاجز بودند، تسليم مي‌شدند و سجده مي‌کردند. شيطان پرستي قديمي بر اساس سنتهاي خداپرستي و شيطان پرستي واقع نشده است و نمي‌تواند اينگونه باشد لذا آنها براي اينکه در مقابل قدرتي بزرگ سجده کنند و مسلما اين قدرت در شب از عظمت مخصوصي برخوردار بوده است به ستايش و پرستش موجودي فوق طبيعي و دهشتناک که قدرت فوق العاده اي دارد مي‌پرداختند که مبدا شيطان پرستي قديمي را به وجود آورد.

اما مبدا شيطان پرستي جديد؛ آيا واقعا در ابتدا شيطان پرستي وجود داشته است يا در ابتدا جادوگري وجود داشته است، معلوم نيست؛ اما عنواني که مسلما قدرت بيشتري دارد اين است که جادوگري ابتدا وجود داشته و سپس شيطان پرستي نوين از آن شکل گرفته است. شيطان پرستي جديد را پاره اي از انگليسيان که گفته مي‌شود از نجيب زادگان بوده اند به راه انداخته اند براي اينکه از قدرت شيطان و قدرت تاريکي بهره ببرند و پس از آن مراسم شيطان پرستي نوين برگزار مي‌شود. در حقيقت شيطان پرستي نوين در انگلستان و در حدود قرون ۱۵-۱۶ ميلادي به وجود آمد. البته تغييرات بسياري نسبت به شيطان پرستي قديمي و قرون وسطايي داشت؛ اما به هر حال استفاده از قدرت شيطان همچنان باقي مانده است و اين چيزيست که نمي‌توان خط بطلاني بر روي آن کشيد.

 

شيطان پرستي قديمي

شيطان پرستي قديمي شيطان پرستي اي است که به قرون وسطي برمي‌گردد،؛ با اينکه همانطور که در تاريخچه شيطان پرستي ذکر گرديد شيطان پرستي به قبل از ميلاد مسيح برمي‌گردد اما اصولا شيطان پرستي قديمي را مربوط به قرون وسطي مي‌دانند. موضوعي که امروزه درباره شيطان پرستي قديمي وجود دارد و در برخي کتابها ديده مي‌شود به اين مطلب برمي‌گردد که اصولا شيطان را کليسا به وجود آورد تا تمام بديها و پليديها را به آن نسبت دهد تا به نوعي هم خدمتي به بشريت کرده باشد و گناهان را از خود دور کند و جادوگران را نيز که در قرون وسطي از قدرت زيادي برخوردار بودند با عنوان جادوگران سياه به عنوان پيروان شيطان معرفي کند تا هم گناهان را دفع کند و هم قدرت جادوگران را کم کند. البته اين يک نظريه اي است که آنچنان که بايد و شايد نمي‌تواند قدرت داشته باشد و انسان را حداقل از لحاظ فکري ارضا کند. زيرا قبل از مسيحيت و در زمانهاي حضرت ابراهيم و حضرت موسي و حتي بسيار قبل از آنها شيطان پرستي وجود داشته و چيزي به عنوان شيطان مسلما وجود دارد زيرا اگر وجود نداشت هيچگاه آدم و حوا به زمين سقوط نمي‌کردند! پس نظريه فوق را مي‌توان نظريه اي مغرضانه نسبت به مسيحيت و کليسا خواند.

شيطان پرستي قديمي از لحاظ معني و از لحاظ اعمال انجام شده مسلما با شيطان پرستي کنوني بسيار تفاوت دارد. شايد بتوان گفت چيزي که به عنوان شيطان پرستي امروزه در جوامع گوناگون قرار دارد شيطان پرستي قديمي يا قرون وسطايي است که اين شيطان پرستي به طور کلي محکوم شده است و شيطان پرستي جديد با آن به مبارزه برخواسته است اما خوب هنوز عده زيادي آن را قبول دارند و به آن احترام مي‌گذارند و قوانين آن را اجرا مي‌کنند. شيطان پرستي قديمي استفاده از کمک شيطان در کارهاي زيان آور و کمک به برخي پادشاهان در جنگها بوده است و حتي همسر پادشاه فرانسه در قرن ۱۳ ميلادي براي نجات شوهر خود از مرگ مراسم شيطان پرستي قرون وسطايي را انجام داد. شيطان پرستي قديمي اعتقاد دارد که شيطان وجود دارد و قدرت او عظيم ترين قدرت بر روي جهان است.

اصل شهوتراني و ارضاي جنسي اصل لاينفک اين مراسم است. شيطان پرستي قديمي مخالف با مسيحيت و کليسا است و دقيقا در مراسم خود اعمال ضد مسيحيت را انجام مي‌دهد. آنها به مسيحيت و کليسا اعتقادي ندارند و آنها را عامل بدبختي مردم مي‌دانند. آنها مي‌گويند مسيح پيامبري بود که بايد زمين را آباد مي‌کرد و مردم را به راه راست مي‌برد اما تنها کاري که انجيل انجام داده دروغگويي و رواج بدي در جامعه است ! آنها قرباني انسان را امري ضروري براي آرامش و احترام به شيطان مي‌دانند و در اين ميان دختر بچه ها بهترين قرباني براي شيطان هستند. ريختن خون در اين مراسم نشانه تقدس اين مراسم است ( همانند نوشيدن شراب در عشاي رباني مسيحيت که به عنوان نشانه تقدس و خون مسيح است ! ) . انجام اعمال شهوتراني در اين مراسم اعمالي است که بايد حتما بدان پرداخته شود چون در شيطان پرستي قديمي ارضاي حس جنسي يکي از مهمترين عوامل است و البته با توجه به اينکه شيطان پرستان قديمي بدترين اعمال را براي مبارزه با خدا، مسيح و شيطان انجام مي‌دادند لذا امور جنسي نيز به بدترين و فجيع ترين نوع خود انجام مي‌گرفت. آنها به جهنم اعتقادي نداشتند و مي‌گفتند جهنم همين دنيايي است که در آن زندگي مي‌کنيم لذا بدترين گناهان را در مراسم خود انجام مي‌دادند. شيطان پرستان قديمي شيطان را موجودي با هويت خارجي مي‌دانند.

 

شيطان پرستي جديد

شيطان پرستي جديد در انگلستان به وجود آمد و البته زياد نيز تعجب برانگيز نيست زيرا انگليس يکي از کشورهايي است که جادوگراني بسياري را داشته است و البته وجود اهالي باستاني آسياي مياني و خاورميانه و همچنين اهالي يونان باستان در انگليس ثابت شده است زيرا از اکتشافات به دست آمده در برخي محل هاي برگزاري مراسم شيطان پرستي و جادوگري در انگليس نظير محل استون هنج آثاري از تمدن ايران و يونان پيدا شده است و همچنين در کتب شيطان پرستي و جادوگري کلمات عبري، يوناني و فارسي ( البته هيچکدام نه به صورت کنوني ) وجود دارد. شيطان پرستي جديد بر خلاف شيطان پرستي قديمي اعتقادي به وجود شيطان خارجي ندارد بلکه شيطان پرستي جديد شيطان را در طبيعت و در وجود هر انساني مي‌داند و اين باطن هر کسي است که شيطان در آن وجود دارد و مراسم شيطان پرستي جديد مراسمي است براي دعوت از شيطان باطني و حس اهريمني دروني است که با اعمال جنسي آرام و ارضا مي‌شود. آنها جسم پرست هستند و اعتقاد دارند هر آنچه که وجود دارد مديون آلت تناسلي آدميست و ديگر اينکه انسان بايد کاملترين لذت جسماني و جنسي را در اين دنيا ببرد. آنها معتقدند به زندگي پس از مرگ و آن اينکه بعد از مرگ روح کساني که در دنيا لذت جسماني لازم را نبرده اند به اين دنيا برمي‌گردد و لذت جنسي خود را کامل مي‌کند. در مراسم شيطان پرستي جديد مخلوطي از اسپرم به همراه ادرار به عنوان آب مقدس بر روي حاضرين پاشيده مي‌شود ( همانند آب مقدس در مراسم عشاي رباني مسيحيت ) و البته در شيطان پرستي جديد اعتقادي به قرباني کردن انسان و حتي حيوان وجود ندارد.

 

انواع شيطان پرستي از نظر ايدئولوژي

شيطان پرستي جديد آييني است داراي شباهت هايي به اومانيسم که انسان را برترين موجود مي داند و او را تنها در برابر خود مسئول مي داند:

Anthon lavey: “There is no heaven of glory bright, and no hell where sinners roast. Here and now is our day of torment! Here and now is our day of joy! Here and now is our opportunity! Choose ye this day, this hour, for no redeemer liveth!”

آنتون لاوي: ” خداي باعظمت و با شکوهي وجود ندارد، و جهنمي که در آن گناهکاران کباب ميشوند هم نيست . اينجا و حالا روز شکنجه و سختي ماست! حالا و اينجا روز خوشي ماست! اينجا و حالا فرصت ماست! اين روز، اين ساعت را انتخاب کن که زندگي رهايي بخشي نيست!”

شيطان پرستي جديد به خدايي اعتقاد ندارد و شيطان را تنها نوعي کهن نماد ( archetype ) مي داند و انسانها را تنها در برابر خود مسئول مي‌داند و اعتقاد دارد که انسان به تنهايي مي تواند راه درست و غلط را تشخيص دهد به همين دليل هم اين اعتقاد بيشتر به عنوان يک اعتقاد فلسفي شناخته مي شود . شيطان در اين اعتقاد نماد نيروي تاريکي طبيعت ، طبيعت شهواني ، مرگ ، بهترين نشانه قدرت و ضدمذهب بودن است. اين اعتقاد داراي شاخه هاي متعددي است اما مي توان گفت جز يکي دو نوع آن همگي داراي اصول زير مي باشند:

  1. خدايي در شيطان پرستي وجود ندارد. (Atheism)
  2. روح و جسم غيرقابل ديدن هستند و هيچ جنگي بين عالم خير و شر وجود ندارد. (Not dualistic)
  3. خود پرستي ، خدايي جز خود انسان وجود ندارد و هر انساني خود يک خداست. (Autodeists)
  4. اعتقاد به اصالت ماده. (Materialistic)
  5. وابسته به راه چپ بودن در برابر راه راست که راه خدايي است .
  6. اعتقاد به استفاده از لذت در حد اعلاي آن زيرا تمام خوشي دنيايي است و اين خوشي ها خصوصا لذات جنسي پتانسيل لازم را براي کارهاي روزانه آماده مي کنند و به هر شکلي انجام آنها لازم و ضروري است .

شيطان پرستي به چهار دسته شيطان پرستي فلسفي، شيطان پرستي لاوي، شيطان پرستي ديني و شيطان پرستي گوتيک (شرپرستي) تقسيم مي شود.

شيطان پرستي فلسفي

به طور غير رسمي و گسترده‌اي اين شاخه از شيطان پرستي را منتسب به آنتوان شزاندر لاوي (Anton Szandor LaVey) مي‌دانند؛ همان بوجود آورنده انجيل شيطاني(satanic bible). او کسي بود که کليساي شيطان را تأسيس کرد (اولين سازماني که از لغت شيطان پرستي فلسفي استفاده نمود) در نظر شيطان پرستان فلسفي، محور و مرکزيت عالم هستي، خود انسان است، و بزرگترين آرزو و شرط رستگاري اين نوع از شيطان پرستان برتري و ترفيع ايشان نسبت به ديگران است. شيطان پرستان فلسفي عموماً خدايي براي پرستش قائل نمي‌دانند و به زندگي غير مادي بعد از مرگ نيز عقيده‌اي ندارند. به هرحال زندگي اين گروه از شيطان پرستان عاري از روحيه مذهبي و معنويت نيز نيست.

در نظر شيطان پرستان فلسفي، هر شخص خداي خودش است. آنها با تکيه بر عقايد انساني وابسته به دنيا، مطالب مربوط به فلسفه عقلاني را عبس مي‌شمارند و به آنها به ديد ترس از مسائل ماوراء الطبيعي مي‌‌نگرند و تنها به وسيله آن، يک زندگي عقيم و تنها بر مبناي “جهان واقعي” را تشکيل مي‌دهند. به طور شفافي، آموزه‌هاي شيطان پرستان فلسفي قدمتي بيشتر از کليساي لاوي دارد. اگر چه اين تصوري از شيطان است، ولي با موقعيت واقعي او تقابل دارد چرا که اين تعاليم از آموزه‌هاي يهودي-مسيحي نشئات گرفته است و شيطان را بدليل خصوصياتش پليد نگاشته است.

 شيطان‌پرستي لاويي

اين نوع از شيطان پرستي بر مبناي فلسفهٔ آنتوآن لاوي که در کتاب “انجيل شيطان” و ديگر آثارش آمده است تشکيل شده است. لاوي موسس کليساي شيطان (1966) بود و تحت تأثير نوشته‌هاي فردريک نيچه، آليستر کرالي، اين رند، مارک د سيد، ويندهام لويس، چارلز داروين، آمبروس بيرس، مارک تواين و بسياري ديگر بوده است. “شيطان” در نظر لاوي موجودي مثبت بوده در حالي که تعاليم خداجويانه کليساها را مورد تمسخر قرار داده و به مسائل جهان مادي نيز اعتنايي نداشت.

يک شيطان پرست لاويي، خود را خداي خود مي‌داند، آيين مذهبي اين گروه از شيطان پرستان بيشتر شبيه به فلسفه ميجيک کراولي با ديدي جلو برنده به سمت شيطان پرستي است. يک شيطان پرست لاويي مدعي آن است که کساني که خودشان را با شيطان پرستي هم رديف مي‌دانند بايد به طرز فکر گروهي خواص وفادار نباشند و آنها را از لحاظ اخلاقي قبول نداشته باشند. و در ازاي آن گرايشات انفرادي داشته باشند و من تبع بايد به طور دائمي يک سر و گردن بالاتر از کساني باشند که خود را از لحاظ اخلاقي، قوي مي‌دانند و در بشر دوستي خود، بدون تامل عمل کنند.

فلسفه شيطاني

شيطان در ۹ جمله شيطاني منسب به لاوي خلاصه مي‌شود:

1- شيطان مي‌گويد: دست و دلبازي کردن بجاي خساست.

2- شيطان مي‌گويد: زندگي حياتي بجاي نقشه خيالي و موهومي روحاني.

3- شيطان مي‌گويد: دانش معصوم بجاي فريب دادن رياکارانه خود.

4- شيطان مي‌گويد: محبت کردن به کساني که لياقت آن را دارند بجاي عشق ورزيدن به نمک نشناسان.

5- شيطان مي‌گويد: انتقام و خونخواهي کردن بجاي برگرداندن صورت (اشاره به تعاليم مسيحيت که مي‌گويد: هرگاه برادري به تو سيلي زد، آن طرف صورتت را جلو بياور تا ضربه‌اي به طرف ديگر بزند).

6- شيطان مي‌گويد: مسئوليت پذيري در مقابل مسئوليت پذيران بجاي نگران بودن خون آشام‌هاي غير مادي بودن.

7- شيطان مي‌گويد: انسان مانند ديگر حيوانات است، گاهي بهتر ولي اغلب بدتر از آنهايي است که روي چهار پا راه ميروند، بدليل آنکه انسان داراي خداي روحاني و پيشرفت‌هاي روشنفکرانه، او را پست‌ترين حيوانات ساخته است.

8- شيطان تمام آن چيزهايي که گناه شناخته مي‌شوند را ارائه مي‌دهد، چون که تمام آنها به يک لذت و خوشنودي فيزيکي، رواني يا احساسي منجر مي‌شوند.

9- شيطان بهترين دوست کليساست چرا که در ميان تمام اين سالها وجود شيطان دليل ماندگاري کليساها است.

و در مقايسه با اين جملات، لاوي ۹ گناه شيطاني را نيز نام برده است:

حماقت، ادعا و تظاهر، نفس گرايي، انتظار بازپس گرفتن از ديگران،(آنچه به آنها داده ايد)، خود را فريب دادن، پيروي از رسوم و عقايد ديگران، روشن بيني نا کافي، فراموش کردن ارتدکسي گذشته (به طور مثال، قبول کردن چيزي قديمي در بسته بندي جديد، به عنوان نو)، غرور و افتخار بي حاصل (مانند غروري که هدف شخصي را از درون مي‌‌پوساند) و کمبود محسنات !

لاوي سپس ۱۱ قانون شيطاني را نيز وضع کرد، که در حالي که نظام نامه‌اي اخلاقي نيست، ولي راهنمايي‌هاي کلي براي زندگي شيطان پرستي را ارائه کرده است:

1- هرگز نظراتت را قبل از آنکه از تو بپرسند بازگو نکن.

2- هرگز مشکلاتت را قبل از آنکه مطمئن شوي ديگران مي‌خواهند آن را بشنوند بازگو نکن.

3- وقتي مهمان کسي هستي، به او احترام بگذار و در غير اين صورت هرگز آنجا نرو.

4- اگرمهمانت مزاحم تو است، با او بدون شفقت و با بيرحمي رفتار کن.

5- هرگز قبل از آنکه علامتي از طرف مقابلت نديده‌اي به او پيشنهاد نزديکي جنسي نده.

6- هرگز چيزي را که متعلق به تو نيست برندار، مگر آنکه داشتن آن براي کس ديگري سخت است و از تو مي‌خواهد آن را بگيري.

7- اگر از جادو به طور موفقيت آميزي براي کسب خواسته هايت استفاده کرده‌اي قدرت آن را اعتراف کن. اگر پس از بدست آوردن خواسته هايت قدرت جادو را نفي کني، تمام آنچه بدست آوردي را از دست خواهي داد.

8- هرگز از چيزي که نمي‌خواهي در معرض آن باشي شکايت نکن.

9- کودکان را آزار نده.

10- حيوانات (غير انسان) را آزار نده مگر آنکه مورد حمله قرار گرفته‌اي يا براي شکارشان.

11- وقتي در سرزميني آزاد قدم بر مي‌داري، کسي را آزار نده، اگر کسي تو را مورد آزار قرار داد، از او بخواه که ادامه ندهد. اگر ادامه داد، نابودش کن.

شيطان پرستي ديني

گرايشات شيطان پرستي ديني اغلب مشابه گرايشات شيطان پرستي فلسفي است، گرچه معمولاً پيش نيازي براي خود قائل مي‌شوند و آن پيشنياز اينست که شيطان پرست بايد يک قانون ماوراء الطبيعي را که در آن يک يا چند خدا تعريف شده است که همه شيطاني هستند يا به ‌وسيله شيطان شناخته مي‌شوند قبول داشته باشد. شيطاني که در گروه اخير تعريف شده است مي‌تواند تنها در ذهن يک شيطان پرست تعريف شود يا از يک دين (معمولاً قبل از مسيح) اقتباس شوند.

بسته به اينکه کدام نوع شيطان پرستي مد نظر باشد، خدا يا خدايان مي‌توانند از انواع مختلفي از معبودها باشند، بعضي از آنها از اديان بسيار قديمي نشئت گرفته شده اند، انواع معمول شيطان پرستي خدايانشان را از اديان قديمي مصر باستان و بسياري از الهه‌هاي باستاني بين‌النهريني و بعضا از الهه‌هاي رومي و يوناني (به عنوان مثال مارس-خداي جنگ) اقتباس کرده اند. بقيه شيطان پرستان ادعاي پرستش خداي اصلي را دارند ولي بيشتر شيطان پرستان مي‌گويند خداي معبود آنها در واقع قدمت بسيار قديمي دارد، شايد از دوران ماقبل تاريخ و شايد اولين خداياني باشد که توسط انسان مورد پرستش قرار گرفته است.

مابقي گروه‌ها تعبيري سخت گيرانه تر از اينها را مي‌پرستند. آنهايي که سيماي فرشتهٔ سقوط کرده از انجيل مسيحي را مي‌پرستند، در حالي که بسياري آن را به عنوان شر، طبق تعريف کليساي مسيحي، مي‌پندارند. اين گروه در مقابل آن را به عنوان محق و کسي که در مقابل خدا شورش کرده است قبول دارند. تمام اين اديان با هم و با شيطان پرستان فلسفي مشترک هستند چرا که خود شخص را در اولويت اول قرار داده اند. اين نظريه نيز معمولاً توسط کساني که خدا را به ديد شيطاني مي‌نگرند (کساني که ديده شده است اشخاص را به آزادي انديشه تشويق مي‌کنند و تلاش مي‌کنند خود را به‌وسيله فلسفه‌هايي چون ميجيک و فلسفه‌هاي مشابه “تمايل به قدرت” نيچه بالا بکشند) حمايت شده است. يک پند رايج شيطاني به اين معلول اينست که: “هر خداي ارزشمندي بهتر است به جاي يک برده پست و بخاک افتاده، يک شريک در قدرت خود داشته باشد.”

يک مثال از اين مطلب، شيطان ابراهيمي است، مانند ابليسي که در کتاب تورات آمده است و بشريت را به چيدن ميوه درخت شناخت خوب از بد تشويق مي‌کند:” تو مطمئنا نمي‌ميري، چرا که خدا در همان روزي که اين کار را کني از آن خبر خواهد داشت، سپس چشمانت باز خواهد شد و شما مانند خدا خواهيد شد و خوب را از شر تشخيص خواهيد داد”. استفاده از اين مفهوم، شيطان پرستان خود را بهتر از هر خداي ديگري، داراي قدرت تشخيص خوب از بد مي‌پندارند. از آنجا که اين گروه از شيطان پرستان خود را بسيار قديمي و قديمي تر از بقيه مي‌دانند، نام “شيطان پرستان سنتي” را بر خود گذاشته‌اند و به شيطان پرستان فلسفي، “شيطان پرستان معاصر” مي‌‌گويند.

شيطان پرستي گوتيک

اين فرقه از شيطان پرستان، به دوران تفتيش عقايد مذهبي از طرف کليسا مربوط مي‌شوند. اين نوع شيطان پرستان معمولاً متهم هستند به اعمالي از قبيل “خوردن نوزادان”، ” بزکشي “، “قرباني کردن دختران باکره” و “نفرت از مسيحيان” هستند. اين طرز فکر در کتاب “ماليوس ماليفيکاروم” دسته بندي شده است. (کتابي که در دوران تفتيش عقايد توسط کليسا (1490م) تاليف شد و در واقع هرگز به طور رسمي مورد استفاده قرار نگرفت) کتاب حاوي مطالب خرافي از جن گيري و جادوگري و مطالبي از اين دست است. ترجمه لغوي نام کتاب پتک جادوگران است..

شيطان پرستي نزديکي زيادي به جادوگري دارد و دنياي آن پر از افسانه هاي گوناگون، شياطين متعدد و افراد مختلف خصوصا جادوگران در ارتباط با آنهاست. در دنياي امروز هم کشورهاي مختلفي داراي کليساي شيطان هستند مانند کشورهاي امريکا، انگليس و آلمان و همچنين چين و بر خلاف ادعاي شيطان پرستان جديد که بر اساس متون انجيل شيطاني بر عدم کودک آزاري و آزار حيوانات پافشاري مي کنند اما وحشتناک ترين اعمال توسط آنها تنها براي مقابله با دستورات الهي انجام مي شود.

 

انجيل و کليساي شيطاني

انجيل شيطاني کتابي است که شيطان پرستان از آن براي عبادت و دعاهاي خود و همچنين استفاده در مراسم خود استفاده مي‌کنند . اين کتاب شامل کلمات عبري و يوناني و انگليسي است که برخي از اين کلمات هنوز معني دقيق آن کشف نشده است اما چيزي که مي‌توان فهميد اسامي شيطان و دعوت از او براي قدرت دادن به شيطان پرستان است. در اين کتاب بسياري از دعاهاي آن بر خلاف دعاهاي <

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







یک شنبه 14 آبان 1391برچسب:, :: 5:52 بعد از ظهر ::  نويسنده : mohammad